قطع مکرر برق، سایهای شوم بر زندگی روزمره مردم ایران افکنده است. این خاموشیهای پیدرپی که گاه کوتاه و گاه طولانی هستند، پیامدهای وخیمی برای زیرساختهای حیاتی کشور به همراه دارند؛ از ایمنی جادهها و ارتباطات گرفته تا سلامت روان شهروندان.
در عصری که وابستگی به برق در همه جنبههای زندگی، چه شهری و چه روستایی، غیرقابل انکار است، قطعیهای برق برنامهریزی نشده، آرامش و آسایش مردم را بر هم میزنند. این اختلالات تنها پیامدهای اقتصادی و اجتماعی ندارند، بلکه در حوزههای امنیتی نیز اثرات مستقیم و جدی به جای میگذارند.
تاریکی جادهها و از کار افتادن سیستمهای امنیتی، اضطراب و نگرانی را در شهروندان افزایش میدهد. تصور کنید خانوادهای در جادهای دور افتاده با خرابی خودرو مواجه میشود؛ نبود روشنایی و از دسترس خارج شدن سیستمهای ارتباطی، ترس و وحشت را در اعضای خانواده چند برابر میکند. این سناریو، تنها گوشهای از چالشهای امنیتی ناشی از قطع برق است.
این خاموشیها، سلامت روان شهروندان را به شدت تحت تاثیر قرار میدهند. عدم پیشبینیپذیری قطعیها، احساس ناامنی و عدم کنترل را در افراد تقویت میکند که در درازمدت میتواند به مشکلات روانی جدی منجر شود. کودکان نیز از این وضعیت آسیبپذیرند و قطع برق میتواند برای آنها احساس ترس و ناامنی ایجاد کند.
قطع برق، ارتباطات را نیز فلج میکند. شبکههای تلفن و اینترنت به عنوان ستون ارتباطات امروزی، با هر خاموشی مختل میشوند. قطع ارتباط، موجب انزوا و احساس ناتوانی در مواجهه با بحران میشود که میتواند به افسردگی و افزایش تنشهای اجتماعی منجر گردد.
جادهها نیز در این میان بینصیب نیستند. خاموشی سیستمهای روشنایی و علائم راهنمایی، خطر تصادفات را افزایش میدهد. از کار افتادن دوربینهای نظارتی و سیستمهای کنترل سرعت نیز امنیت رانندگان را به خطر میاندازد. ایستگاههای خدماتی بین راهی که به برق وابستهاند نیز تعطیل میشوند و ارائه خدمات حیاتی را با مشکل مواجه میکنند. این شرایط در زمستان و در جادههای طولانیتر، خطرناکتر نیز خواهد بود.
خدمات اورژانسی، آتشنشانی و پلیس هم از این خاموشیها متأثر میشوند. هرگونه تأخیر در ارائه خدمات اضطراری، میتواند به قیمت جان انسانها تمام شود.
تجهیزات و سایتهای ارتباطی نیز آسیبهای جبرانناپذیری متحمل میشوند. قطعیهای مکرر، طول عمر باتریها و UPSها را کاهش میدهد و هزینههای هنگفتی را به اپراتورها تحمیل میکند. در شرایط تحریم، این مسئله چالش بزرگتری است. خاموشیها همچنین، سایتهای ارتباطی را در معرض سرقت قرار میدهد.
در مواقع بحران، ارتباطات حیاتی است، اما قطع برق، این ارتباطات را مختل میکند. تمامی زیرساختها، به ویژه آنهایی که از تجهیزات الکترونیکی بیشتری استفاده میکنند، با هر خاموشی، خسارات زیادی میبینند. این امر، به فرسودگی فیزیکی و روانی کارکنان و کاهش کیفیت خدمات منجر میشود.
برای کاهش این مشکلات، باید به دنبال راهکارهای عملیاتی باشیم:
* **بهبود زیرساختهای برق پشتیبان:** استفاده از ژنراتورهای پیشرفته و با کیفیت بالا، ضروری است.
* **تقویت نظارت امنیتی:** پلیس باید نظارت بیشتری بر زیرساختهای حیاتی داشته باشد.
* **استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر:** نصب چراغهای روشنایی خورشیدی در جادهها، وابستگی به برق شبکه را کاهش میدهد.
* **ایجاد بانکهای باتری در نقاط حساس:** ایجاد بانکهای باتری پشتیبان در نقاط کلیدی جادهها، از خاموشی کامل جلوگیری میکند.
* **استفاده از سیستمهای روشنایی هوشمند:** کنترل از راه دور سیستمهای روشنایی، در مصرف انرژی صرفهجویی میکند.
* **نصب دوربینهای نظارتی خورشیدی:** این دوربینها در جلوگیری از سرقت تجهیزات مؤثرند.
* **گشتهای سیار در مناطق حساس:** گشتهای سیار راهداری، امنیت جادهها را افزایش میدهد.