رونمایی سامسونگ از سری گلکسی آنپکد در اواسط سال ۲۰۲۴ کمی کسلکننده بود. سری گلکسی واچ به جز معرفی گلکسی واچ اولترا (که تنها برای طرفداران متعصب تناسب اندام در نظر گرفته شده است) تغییرات زیادی نداشت و زمان بیشتر به رونمایی خیره کننده از گلکسی رینگ اختصاص یافت، که یک دسته محصول کاملا جدید برای این غول سازنده گوشی هوشمند محسوب میشود (محصولی که من برای راهاندازی آن در استرالیا بسیار هیجانزدهام). به دنبال یک سال بسیار ضعیف برای نسل ششم گوشیهای تاشوی سامسونگ، گلکسی زد فلیپ ۶ احتمالا کمترین توجه را بین تمامی محصولات جدید به خود جلب کرد؛ اما حالا به این نتیجه رسیدهام که جدای از ویژگیهای ظاهری، باید این گوشی را به خاطر آنچه هست تحسین کنم.
وجود گلکسی زد فلیپ ۶ در میان گوشیهای برتر سامسونگ کمی عجیب است. گوشی تاشوی عمودی شبیه به گوشیهای جریانساز دهه ۲۰۰۰ است. تنها جذابیت واقعی زد فلیپ در نام آن خلاصه میشود: ویژگیهای ظاهری در اولویت است، نه کارکرد. گلکسی زد فولد ۶ دلیل بسیار بهتری برای وجود خود دارد، چرا که به عنوان یک ترکیب تبلت با گوشی عمل میکند، هر چند که قیمت بسیار بالایی دارد.
به لحاظ داخلی، این گوشی در مقایسه با مدلهای همقیمت در طیف محصولات پرچمدار گلکسی S عملکرد ضعیفتری دارد و صفحه نمایش آن تیرهتر و کمجزئیاتتر است و بدنه کوچکتری هم دارد. دوربینهای معمولی آن امتیازی برای آن محسوب نمیشوند و در بهترین حالت عمر باتری آن متوسط است.
اما من نمیخواهم خیلی گلکسی زد فلیپ ۶ را کماهمیت جلوه دهم زیرا طراحی ظاهری آن در اولویت است. در واقع، این گوشی از تقریبا هر گوشی دیگری که در این سال استفاده کردهام سرگرمکنندهتر است. ویژگی تاشو آن باعث میشود یک اسباببازی جالب باشد و میتوان گوشی را در بسیاری از حالتهای خلاقانه قرار داد.
اما ویژگی مورد علاقه من این نیست که تا میشود، بلکه حالت عمودی باریکی است که طراحی این گوشی ایجاد کرده است.
اما چرا این ویژگی جذاب است؟
شاید این به این دلیل است که من اقرار میکنم که گوشیهای هوشمند در ذهنم نوعی یکنواختی پیدا کردهاند، زیرا همه آنها مشخصه یک «تخته شیشهای بزرگ» را به اشتراک میگذارند، اما من واقعا عاشق قد صفحه نمایش گلکسی زد فلیپ ۶ سامسونگ شدهام.
این گوشی از بالا به پایین تا میشود و برای جلوگیری از اینکه در حالت تاشو (که شکل مکعبی دارد و از طریق صفحه نمایشگر به میزان محدودی در پشت قابلیت استفاده دارد) بیش از حد کوتاه باشد، ارتفاع بیشتری دارد.
مشخصات فنی را بررسی کنیم: ابعاد گلکسی زد فلیپ ۶ (ارتفاع * عرض * عمق) ۱۶۵٫۱ * ۷۱٫۹ * ۶٫۹ میلیمتر است، در حالی که ابعاد گلکسی S24 سامسونگ (گوشی که بیشترین شباهت را دارد) ۱۴۷ * ۷۰٫۶ * ۷٫۶ میلیمتر است. زد فلیپ ۶ بدنهای کمی باریکتر (و نازکتر) به همراه حاشیههای ضخیمتری دارد که به S24 نسبت صفحه به بدنه بسیار خوبی میدهد.
صفحه ۱۸ میلیمتر بلندتر در گلکسی زد فلیپ ۶ مرا به این فکر واداشته که کاش گوشیهای دیگری با ابعاد عجیب و غریبتری داشتیم. یعنی ۱۸ میلیمتر بیشتر برای نمایش نتایج جستجوی گوگل در کروم یا خطوط یک مقاله خبری یا نمایش توییتهای بیشتر یا متن پیامهایتان؛ و در حالی که بسیاری از فضای اضافی را میتوان با عمل ساده اسکرول از بین برد، من از صفحه نمایش طولانیتر و شیوهای که محتوا از بالا به پایین آن را پر میکند لذت بردهام.
به نوعی مرا به سالهای اولیه آیفون برمیگرداند، زمانی که گوشیهای صفحه لمسی به طور چشمگیری کوچکتر بودند و ویدیوهای مفهومی آیفون جعلی شامل طرحهای کاملا مضحک بود (مخصوصا این یکی). همچنین مرا به سالهای اولیه گوشیهای هوشمند برمیگرداند، زمانی که طراحی این ابزارها بسیار خلاقانهتر بود، مخصوصا مدلهایی مانند LG BL40
امروزه بعید است گوشی هوشمندی پیدا کنید که کوچکتر از شش اینچ باشد (به جز آیفون SE 4.7 اینچی که احتمالا به زودی منسوخ خواهد شد) و با افزایش اندازه، همه ابعاد گوشی بزرگ و بزرگتر میشوند.
و این همان چیزی است که ما میخواهیم، درست است؟ یکنواختی ابعاد نمایشگر بین برندها و تولیدکنندگان مختلف، نشاندهنده نحوه استفاده ما از فناوری و محتوایی است که مصرف میکنیم. تصادفی نیست که اکثر سرویسهای استریم محتوا را در نسبت تصویر ۱۶:۹ با نوارهای سینمایی برای تجربه مشاهده بهتر ارائه میدهند؛ به این دلیل است که عادات استفاده از گوشی هوشمند به طور عمده ناشی از استفاده از تلویزیون است.
گوشیهای هوشمند حتی فراتر از فیلمها و برنامههای تلویزیونی، برای خاطر ثبات در اپها به یکنواختی نمایشگر نیاز دارند. برخی از اپها هنوز بین نسخههای تبلت و گوشی هوشمند ناسازگاریهایی دارند، جایی که در تبلت اپ با هزینه کیفیت تصویر تا حدی بزرگ میشود که متناسب با اندازه صفحه نمایشگر باشد. اگر تولیدکنندگان گوشیهای هوشمند ناگهان مجبور شوند نسبتهای بسیار متفاوتی از گوشیهای هوشمند بلندتر (یا عریضتر) را در نظر بگیرند، چه برسد به صفحه نمایشهای بزرگتر، نتیجه آن فشار بیشتر بر توسعهدهندگان و فضای خالی بیاستفاده بیشتر خواهد بود، زیرا توسعهدهندگان سعی میکنند به نقطه ایدهآل نسبتهای تصویر دست یابند (و در نتیجه بالای و پایین نمایشگرها تبدیل به فضای هدررفته میشود).
قابلیتهای زد فلیپ ۶ تا کجا میتواند آن را پیش ببرد؟
در این مرحله، ارزش دارد که در مورد امر اجتنابناپذیر صحبت کنیم؛ آیا سامسونگ میتواند همچنان قالب تاشوی باحال، عجیب و در عین حال شیک خود را برای خریداران جذاب نگه