## سکوت عمیق کیهان: آیا محدودیتی برای پیشرفت فناوری وجود دارد؟
در کمتر از هفت دهه، انسان از پرواز با هواپیما به قدم گذاشتن بر ماه رسید. این پیشرفت خیرهکننده در زمینه فناوری، بهویژه در قرن گذشته، ما را به این باور رسانده که تواناییهای فناورانه ما بیحد و حصر است. با این حال، کشف سیارات قابل سکونت در گوشه و کنار کیهان، ما را با پرسشی عمیق روبرو کرده است: چرا کیهان اینقدر ساکت است؟
این پرسش که به عنوان پارادوکس فرمی شناخته میشود، از سال ۱۹۵۰ ذهن فیزیکدانان را به خود مشغول کرده است. اگر منظومه شمسی ما نسبت به سایر بخشهای کیهان جوان باشد و انسان روزی قادر به سفر بین ستارهای شود، چرا تا به حال هیچ نشانهای از تمدنهای هوشمند دیگر مشاهده نکردهایم؟
انریکو فرمی، فیزیکدان شهیر، معتقد بود که پاسخ این معمای عمیق را میتوان در محدودیتی جهانی برای توسعه فناوری یافت که هرگونه هوشمندی در کیهان را تحت تأثیر قرار میدهد.
آنتونیو جلیس-فلیو، محقق سیاستگذاری عمومی از دانشگاه گتولیو وارگاس در برزیل، این محدودیت را به عنوان یک مانع غیرقابل عبور برای گسترش یک تمدن به فراتر از منظومه شمسی خود مطرح میکند. به گفته او، هرگز چیزی مانند تمدن بین ستارهای وجود نداشته، ندارد و نخواهد داشت.
بر اساس تاریخ ظهور و سقوط تمدنهای بشری و چالشهای عملی ساخت پروژههای علمی که دانش و فناوری ما را گسترش میدهند، به علاوه نبود شواهد از هوش فناورانه در کیهان، باید در فرض اینکه ظرفیتهای فناورانه بشر و سایر موجودات هوشمند بیحد و مرز است، محتاط باشیم.
ريچارد فاینمن، فیزیکدان برنده نوبل، زمانی گفته بود: “اگر نتوانم چیزی را بسازم، نمی توانم از آن سر در بیاورم.” این جمله به ما یادآور میشود که فناوری ما، یعنی آنچه میتوانیم بسازیم، محدود به دانش ماست.
محدودیتهای طبیعی برای فناوریهای انسانی، مانند سرعت نور که حداکثر سرعت قابل دستیابی برای سفر در فضا است، وجود دارند. همچنین ممکن است موانع طبیعی برای دانش بشری وجود داشته باشد – حقایقی درباره جهان که به دلیل ساختار زیستشناسی ما برای همیشه از دسترس ما خارج هستند.
البته ما فناوریهایی ساختهایم که حواس و شناخت ما را تقویت میکنند: میکروسکوپها به ما اجازه میدهند به دنیای کوچکها نگاهی بیندازیم، تلسکوپها پنجرهای به دنیای بزرگها باز میکنند، و کامپیوترها محاسبات و دادههایی را پردازش میکنند که ذهنهای فردی ما قادر به پردازش آن نیستند.
با این حال، فناوریها و آزمایشهایی که به ما اجازه میدهند دانش خود را گسترش دهیم، با هزینههای فزایندهای روبهرو هستند. پروژههایی مانند برخورد دهنده بزرگ هادرونی در سرن (با هزینه ساخت ۴٫۷۵ میلیارد دلار و هزینه سالانه ۲۸۶ میلیون دلار)، ایستگاه فضایی بینالمللی (۳ میلیارد دلار در سال) و تلاش بینالمللی برای دستیابی به همجوشی هستهای در ITER (با هزینه تخمینی ۱۸ تا ۲۰ میلیارد دلار برای ساخت) نشان میدهند که تلاشهای بشری برای کاوش در مرزهای علمی نیاز به انرژی و منابع بیشتری دارد.
جلیس-فلیو احتمال دریافت پیام یا سیگنال از تمدنهای بیگانه هوشمند را رد نمیکند. محدودیت جهانی در توسعه فناوری ممکن است مانع از گسترش یک تمدن به فراتر از منظومه خود شود، اما نمیتواند مانع از ارسال پیامهای فناوریهای رهاشده مانند کاوشگرهای فضایی شود.
با توجه به تمام این موارد، باید در فرض اینکه ظرفیتهای فناورانه بشر و سایر موجودات هوشمند بیحد و مرز است، محتاط باشیم.